کاریکلماتور(1)
اغنیا به آب درمانی و فقرا به نان درمانی نیازمندند.
-
شکسته ترین خط ، خط ِ فقر است.
-
تنها ننگ ِ ریاضیات ، درس ِ “جبر“ است.
-
سقوط ، پروازی است که سر ِ زا می رود.
-
خط فکری اش “کوفی“ بود ، از او پرهیز کردم.
-
ساعتم سرما خورده ، ثانیه ریزی پیدا کرده.
-
مترسک ، عاشق بازی ِ کلاغ پر است.
-
بی بخار ترین شیر شیر سرد است.
-
حلوای ماضی بعید را در زمان حال ساده می پزند
-
خاک سپاری اغاز حیات درخت است .
-
مسئله سازترین ادمهای دنیا معلمان ریاضی هستند.
-
بیدهای خانگی از باد نمی لرزند، پشم می خورند
-
پشتم باد خورده، ابر ِ وجودم از باران تهی شده.
-
خطِ فقر را، هیچ کس نمی خواند
-
دیکتاتور، همه چیز را با «من» وزن می کند.
-
نگهبانی الفبا را به «هـ» دوچشم می سپارم
-
نیروی ِ جاذبهات، سیب گلویم را دچار سقوط کرد.
-
قالی را در منظر ِ عام به دار می آویزند